ترامپ چگونه اقتصاد امریکای لاتین را نابود میکند
بخوانید تا بدانید اوضاع اقتصادهای امریکای لاتین در سالهای اخیر چطور بود و چرا حضور ترامپ به این اقتصادها ضربه میزند.
در نقاط مختلف امریکای لاتین، خیلیها این روزها یاد جمله معروف مایکل کورلئونه در فیلم «پدرخوانده ۳» افتادهاند؛ آنجا که میگوید: «درست وقتی فکر کردم ازش خلاص شدهام دوباره مرا به آنجا کشاندند.» درست در همان زمانی که به نظر میرسید منطقه امریکای لاتین بالاخره دارد احیای اقتصادی را تجربه میکند، دونالد ترامپ در امریکا به ریاست جمهوری رسید و معضلات تجاری و مالی جدیدی را با خودش برای امریکای لاتین هدیه آورد.
پیشبینی شده که امسال اقتصاد کشورهای امریکای لاتین از رکودی که از سال ۲۰۱۵دچارش بود بیرون بیاید. اما در عین حال، این منطقه برای چهارمین سال پیاپی شاهد رشد ناپویای اقتصادی بوده است. (اگر کندی رشد اقتصادی در سالهای ۲۰۱۲و ۲۰۱۳را هم حساب کنیم، شش سال پیاپی میشود.) حالا که دونالد ترامپ در امریکا به قدرت رسیده، اظهارات او - از تعرفههای گمرکی گرفته تا ساختن دیوار در مرز با مکزیک- فورا باعث بروز مشکل در روند سرمایهگذاریها در مکزیک شده و ارزش واحد پول پزو را پایین آورده است.
اما مسائل داخلی هم تاثیر منفی روی برخی اقتصادهای امریکای لاتین گذاشتهاند. بحرانهای سیاسی و اقتصادی در داخل ونزوئلا یکی از واضحترین این مشکلات بوده است. اما کشوری مثل برزیل نیز از این قافله عقب نمانده است. اینطور تصور میشد که برزیل با اتمام سال ۲۰۱۶از برخی بحرانهای خود رهایی یافته، اما به نظر میرسد برزیل هنوز نتوانسته از بدترین رکود سالهای اخیر خود بیرون بیاید. آرژانتین نیز همچنان دارد با نرخ بالای تورم و کسریهای مالی دست و پنجه نرم میکند. اکوادور که از سقوط قیمت نفت ضربات سنگینی خورده بود با مدیریت واحد پول خود نیز مشکل دارد.
کشورهای دیگر مثل شیلی، کلمبیا و اروگوئه نیز همچنان به کندی راه رشد اقتصادی را طی میکنند. در میان اقتصادهای بزرگ و متوسط منطقه، تنها پرو است که در حال بازیابی و احیا به سر میبرد؛ اما این احیا نیز با سرعتی بسیار کم انجام میگیرد.
به صورت کلی، تنها کشورهایی که توانستهاند جلوی موج منفی در باب رشد اقتصادی را بگیرند، اقتصادهای کوچک امریکای جنوبی (به خصوص بولیوی و پاراگوئه)، اقتصادهای کوچک امریکای مرکزی و جمهوری دومینیکن هستند.
اما خبر خوب این است که احتمالا تقاضا برای صادرات کشورهای امریکای لاتین رو به افزایش خواهد گذاشت. علتش این است که انتظار میرود اقتصاد امریکا بزرگتر شود، اقتصاد اتحادیه اروپا بهخوبی احیا شود و البته نظرات تردیدآمیزی که سال گذشته درباره وضعیت رشد اقتصاد چین مطرح میشد دیگر مطرح نباشد.
اما جنبههای منفی هم در این پیشبینیها دیده میشود. یک مسئله این است که فرصتهای مهاجرت امریکای لاتینیها برای کار به امریکا و اسپانیا از زمان بحران سال ۲۰۰۸تاکنون کمتر و کمتر شدهاند و این وضع در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ تشدید هم خواهد شد. این فرصتها درواقع از دست نیروهای کار در کشورهای امریکای لاتین دررفتهاند.
اما امریکای لاتین حتی از لحاظ تجارت بینالمللی نیز بدشانسی آورده است چون بنابر آمار سیپیبی هلند، حجم تجارت جهانی از سال ۲۰۰۷تاکنون کمتر از دو درصد رشد کرده است. این سستترین رشد از زمان جنگ جهانی دوم به شمار میآید؛ یعنی برای اولین بار از آن زمان، حجم تجارت دارد با نرخ آهستهتری نسبت به تولید جهانی گسترش مییابد.
کند بودن رشد تجاری یک ریسک بزرگ برای کشورهای امریکای لاتین به همراه دارد، زیرا صادرات فزاینده و متنوع به یک بخش مهم از استراتژیهای بازیابی اقتصاد آنها بدل شده است. حالا احتمال اعمال سیاستهای حمایتگرانه داخلی از سوی امریکا - و حتی ازسرگیری مناقشات تجاری- بالا رفته است. این تهدید نهتنها روی چین، بلکه روی مکزیک هم متمرکز شده است؛ به طوری که شرکتها شروع به کاهش سرمایهگذاری یا لغو برنامههایی کردهاند که قرار بوده روانه بازار امریکا شود. همه اینها از اظهارات ترامپ در حوزه تجارت نشئت گرفتهاند. در عین حال اگر ترامپ برنامه خود را برای بازبینی در معاهده نفتا (معاهده تجارت آزاد امریکای شمالی) عملی کند، تمام کشورهای امریکای لاتین تاثیر آن را حس خواهند کرد زیرا بسیاری از معاهدات تجارت آزاد دوجانبه بین کشورهای منطقه با امریکا، عملا از دل معاهده نفتا بیرون آمده بودند.
در این میان، بیثباتیهای ناشی از فراز و فرودهای مالی در چین باعث شده سرازیر شدن منابع مالی به سمت پروژهها در کشورهای امریکای لاتین نیز کمتر شود. حالا این کشورها با مسئله فراز و نشیبهای جدید در همین خصوص در دولت ترامپ نیز مواجهاند. وارد شدن شوکهای مالی پیاپی به این اقتصادها از سوی امریکا و چین ممکن است مقاومت آنها را زیر سؤال ببرد و جایی برای ریسکپذیری باقی نگذارد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد تصمیمات اقتصادیای که ترامپ در ابتدای ریاست جمهوری خود میگیرد، تاثیری واضح روی کشورهای امریکای لاتین خواهد گذاشت. آنها تنها باید امید داشته باشند که این تصمیمات، اقتصادشان را وارد رکود نکند؛ آن هم در حالی که تازه داشتند از رکود سر بلند میکردند.